غریب خواهم رفت ..........


Love

غریب آمده و غریب خواهم رفت

نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت

 

میان بوسه طنابی به دار میبافند

به گونه با گل سرخ فریب خواهم رفت

 

صدای خوب بر احساس شهر میپیچد

و گفت با دل من بی نصیب خواهم رفت

 

و مرگ سهم تمام حیات حوا بود

اسیر دست رسوم عجیب خواهم رفت

 

به شوق باغ پر از یاس های شهر قدیم

از این بهار دروغین نجیب خواهم رفت

 

اگر چه گریه بر این شهر جرم زندان داشت

میان همهمه ها عن قریب خواهم رفت

 

زمان کوچ شد، افسوس دست من خالیست

غریب آمده بودم، غریب خواهم رفت ..............



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت 13:13 توسط Asi joon| |


Power By: LoxBlog.Com